سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر چی تو بخوای
 
نوشته شده در تاریخ جمعه 90/2/30 توسط مایسا | نظر

تو این آپ می خوام بهتون یاد بدم چه طوری جون یک فرد را نجات بدین

منبع سایت ایران ویج

خونریزی های از اتفاقات خطرناکی است که گاهی در مسافرت با آن برخورد کرده و یا خواهید کرد. معمولا خونریزی ها کوچک بوده و بعد چند دقیقه بدون نیاز به کمک خاصی خود به خود قطع می شوند؛ اما گاهی خونریزی شدید بوده و باعث می شود که در طول مدت زمان کوتاهی قسمت زیادی از خون خارج شده و مصدوم بیهوش شده و در نهایت بمیرد.

در این شرایط اولین و مهمترین کمک به فرد مصدوم، کمک روحی است. به او (یا خودتان) روحیه دهید و اطمینان داشته باشید که می توانید بر شرایط خط غلبه کنید. اطمینان بدهید که روزی یاد این ماجرا می افتید و افتخار می کنید چگونه همانند یک قهرمان بر مخاطرات غلبه کردید.


 

خونریزی های خارجی

سرعت عمل در مواجهه با خونریزی بسیار مهم است. اصلا فرصت را از دست ندهید. قطره قطره خون با ارزش است و نباید بیهوده هدر برود، مخصوصا در شرایطی که شما دور از هر نوع تمدن هستید.

در صورتی که عضو صدمه دیده در دست و یا پا است؛ کار شما بسیار راحت است. بالا نگه داشتن عضو و فشار مستقیم بر محل آسیب دیده می تواند به سرعت، خونریزی را کنترل کند. اگر این روشها موثر واقع نشد دو راه دیگر دارید:

 نقاط خاصی در دست و پا وجود دارند که به نقاط فشار موسومند. این نقاط محل عبور سرخرگ های ورودی به دست و پا از روی یک استخوان و یا محل سفت هستند که همانند نبض دست قابل احساسند. یکی از مهمترین این نقاط در دست؛ در زیر بازو قرار دارد که با اندکی جستجو می توانید آنرا بیابید.

راه دیگر استفاده از شریان بند یا تورنیکت است که معمولا به عنوان آخرین راه پیشنهاد می شود. زیرا به طور کامل مانع از عبور خون می شود و در صورتی که باز نشود در مدت کوتاهی می تواند باعث مرگ عضو مربوطه شود. به این ترتیب می توان کمک های اولیه در خونریزی های خارجی را به صورت زیر آورد:

 

کمک های اولیه

کمک های اولیه در خونریزی های خارجی

1ـ بالا نگه داشتن عضو آسیب دیده (در حالتی که استخوان آسیب ندیده باشد.)

2ـ فشار مستقیم بر روی محل خونریزی (با کمک یک گاز استریل، پارچه تمیز و در شرایط اضطراری دست)

3ـ فشار بر روی نقاط فشار (منظور از نقاط فشار، نقاطی هستند که شریان یا همان سرخرگ اصلی، از آن عبور کرده است.)

4ـ اگر خونریزی جزئی باشد، خونریزی ممکن است با ریختن آب سرد بر روی آن بند بیاید.

5 ـ استفاده از تورنیکت یا شریان بند در خونریزی های شدید. تورنیکت باند پهنی است که استفاده از آن به طور صحیح سرخرگ را بسته و مانع خونریزی می شود. از این وسیله تنها در موارد بسیار ضروری (نظیر قطع سرخرگ بزرگ، قطع عضو و یا عدم مهار خونریزی با روشهای دیگر) استفاده می شود.

در صورتی که در جعبه کمک های اولیه شما چیزی به اسم تورنیکت و یا شبیه به آن وجود ندارد، اصلا نگران نباشید. با کمک پارچه محکمی و یک یک تکه چوب می توانید تورنیکت بسازید. پارچه را یک بار به دور دست یا پای صدمه دیده بپیچید، یک گره بزنید، چوب را روی گره گذاشته و یک بار دیگر پارچه را گره بزنید، حالا با پیچاندن چوب می توانید تورنیکت را محکم کنید. زمان بستن تورنیکت را یادداشت کرده و مراقب باشید که در صورت گذشتن زمان طولانی (معولا 15 دقیقه گفته شده) لازم است به مدت کوتاهی (تقریبا یک دقیقه) آنرا باز کنید که اندام بسته شده از بین نرود.

ادامه مطلب...

نوشته شده در تاریخ جمعه 89/7/9 توسط مایسا | نظر

 

http://irupload.ir/images/j4709fsx620s9fmt8o4.jpg

پلک ها که
باز است،در چشم انداز ما خیلی چیزها قرار دارد،دور یا
نزدیک،خوب یا بد،روا یا ناروا،حلال یا حرام.
چشم هم ،مثل دست و زبان و گوش و دل ،محدوده های (ورود
ممنوع )دارد.

مگر به هر چه دیدنی است ،باید نگریست؟
مگر هر چه جلوی چشممان قرار گیرد،مجاز به تماشاییم؟
مگر من حق دارم دفترچه ی تو را بی اجازه ات بخوانم؟
مگر تو مجازی که بی اذن دوستت ،کیف و کمد او را باز
کنی؟

یا به جیب او دست ببری با آلبوم عکسش را نگاه کنی یا
نامه ای را که برای دیگری آمده ،بی اجازه ی او باز کنی
و بخوانی؟
اگر در خانه یا اتاقی باز بود،مگر باید داخل آن را دید
زد؟
مگو که:دوست است و صمیمی،مابا هم این حرفها رو نداریم!
البته اگر رفاقت ها و صمیمیت ها تا این حد باشد ،مساله
ای نیست.لیکن نمی توان همه جا،نسبت به همه کس ،و همیشه
چنین نظری داشت.
اگر این اطمینان در کار است ،حرفی نیست.
ولی...
تاسف آور آنجاست که وی با صراحت بگوید :راضی نیستم
نگاه کنی ،و ما مشغول خواندن نامه و دفتر او باشیم،یا
عکسهای آلبومش را تماشا کنیم!
بگوید:به وسایل من دست مزن،و ما به وارسی کیف و کتاب و
جیب و اتاقش بپردازیم.
ناگفته نماند:
چشمی هم که حریم زندگی شخصی دیگران را مراعات
نکند،دیگر حرمت و ارزشی ندارد،واگر کورش کنند؛ تاوانی
بر آن نیست!
دید زدن به خانه ی دیگران هم از این قبیل است.
و...
همینگونه است چشم چرانی و نگاه های نا پاک و غرض آلود.
قانون نیز ممنوع کرده که کسی،نامه ی دیگران را
بگشاید؛یا سرزده به خانه ی کسی وارد شود ،یا به
مکالمات تلفنی مردم گوش دهد و استراق سمع بکند.
گوش دادنهای مخفیانه،نگاه های دزدکی ،دید زدنهای غیر
مجاز؛وارسی های بی اجازه،همه و همه ناپسند و حرام است.
هر کس محدوده ای از امور شخصی و زندگی خصوصی خود را
،از دید و نگاه و آگاهی دیگران پنهان می دارد.در این
محدوده دیگران هم موظف به حفظ حریمند.
این که در روایات نگاه را تیری از تیرهای شیطان به
حساب آورده اند ،تنها نگاه شهوت آلود به نوامیس مردم
نیست ،مصداقهای دیگری هم دارد.ملاک داشتن یا نداشتن
مجوز برای نظر ونگاه است.
اگر موردی و محلی ناروا بود ،دیده را باید فروبست.
وگرنه این پلکها برای چیست؟
حضرت رسول (ص)در آخرین جمعه ی ماه شعبان و در استقبال
رمضان،خطبه ای مفصل خواند.در این خطبه ی شعبانیه از
جمله سفارشهایی که کرد،چنین بود:
((غضوا عما لا یحل النظر الیه ابصارکم))
چشمهای خود را از آنچه نگاه به آن برای شما حلال
نیست،بپوشانید و فرو بندید.
گاهی نگاه اول ،نگاه دوم را در پی دارد.
و همینگونه استمرار نگاه ها ...وسرانجام افتادن به
حرام.
آری بین گناه و نگاه می تواند رابطه باشد
چرا قلبمان را هدف و آماج تیرهای مسموم شیطانی سازیم؟
چرا نگاهمان را به گناه آلوده کنیم؟
از کجا که برخی منظره ها ،عکسها ؛فیلمها دام ابلیس
نباشد که عفاف و پاکی ما را به بند کشد؟
توانایی و اراده ی ما،در عمل خود را نشان می دهد.
تا چه حد از عهد ه ی کنترل نگاه بر می آییم؟
دو پلک است که گاهی باز است و گاهی بسته،
و...هر دو به اختیار ما!!!!!
در این گشودن و بستن چشم ،هزار رمز و راز و درد و
درمان و طاعت و معصیت و روا و ناروا نهفته است.
آنان که اهل ادعایند و دم از اراده می زنند باید
بتوانند حریف نگاه خود باشند.و این دو پلک سبک و لطیف
وزیبا و مطیع فرمان را،بر آنچه نباید ببندند.اگر
نتوانیم چشم و نگاه را زیر فرمان داشته باشیم،دیگر چه
ادعایی؟
دوستان!
حیف است که از راه نگاه ،به جهنم برویم!


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/6/28 توسط مایسا | نظر

http://www.iranscap.com/wp-content/uploads/2010/05/phd.jpg


ژاپن: به شدت مطالعه می‌کند و برای تفریح روبات می‌سازد!

مصر: درس می‌خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی‌مبارک،
در و پنجره دانشگاهش را می‌شکند!

هند: پس از چند سال درس خواندن، عاشق دختر خوشگلی می‌شود
و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا
می‌کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشن پیش می‌آید و
سرانجام آن دو با هم عروسی می‌کنند و همه چیز به خوبی
و خوشی تمام می‌شود!

عراق: مدام به تیرها و خمپاره‌های تروریست‌ها جاخالی
می‌دهد و در صورت زنده ماندن درس می‌خواند!

چین: درس می‌خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک
معروف خارجی را می‌سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می‌فروشد!



http://business.etsu.edu/j0335681.gif



گینه بی‌صاحاب!: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش
افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله‌ای درس
بخواند!

کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و
باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل
کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری آمریکا، دعا
کند!

پاکستان: او بشدت درس می‌خواند تا در صورت کسب نمره
ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!

اوگاندا: درس می‌خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس،
چند نفر از قبیله توتسی را می‌کشد!

انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و
احتمالا تا پایان دوره کواترناری! منقرض می‌شود ولی
آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می‌خوانند!
 



http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1387/2/16/8576_288.jpg


ایران: عاشق تخم‌مرغ است! سرکلاس دروس عمومی، ‌چرت می‌زند
و سر کلاس دروس اختصاصی، جزوه می‌نویسد! سیاسی نیست
ولی سیاسی‌ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای
بالا را دنبال می‌کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است،
البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از
غذای دانشگاه را می‌خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد
و بیراه می‌گوید! او سه سوته عاشق می‌شود!
 اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، والا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها
تکرار می‌شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می‌شود ولی
هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده، که چرا صاحبخانه‌ها
جان به عزرائیل می‌دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی‌دهند!
او چت می‌کند! خیابان متر می‌کند و در یک کلام عشق و
حال می‌کند! نسل دانشجوی ایرانی درسخوان، در خطر
انقراض است!

 


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89/6/11 توسط مایسا | نظر

http://pishgo.files.wordpress.com/2009/01/image002.jpg

میخواهم بگویم ......

فقر همه جا سر میکشد .......

فقر ، گرسنگی نیست .....

فقر ، عریانی هم نیست ......

فقر ، گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند
.........

فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست
..... طلا و غذا نیست .......


فقر ، ذهن ها را مبتلا میکند .....

فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء
یک کتابفروشی می نشیند ......


فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه
های برگشتی را خرد میکند ......

فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری
نوشته اند .....


فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان
انداخته میشود .....

فقر ، همه جا سر میکشد ........

فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ..

فقر ، روز را " بی اندیش
ه" سر کردن است ...












نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89/6/2 توسط مایسا | نظر

http://photo.net/bboard-uploads//00L4du-36433584.jpg

 
اغلب ما طعم ترش آب لیمو را در غذا دوست داریم. اما
آیا تا به حال به خاصیت های دیگر آب لیمو فکر کرده اید؟
آب لیمو خواص زیادی دارد که با به دست آوردن اطلاعات
کافی می توانید در زندگی روزمره خود از آن استفاده
کامل ببرید. لیمو یک میوه مرکباتی است که در غذاها،
نوشیدنی ها و دسرهای مختلف استفاده می شود. این میوه
منبع غنی ویتامین C است و حاوی ویتامین B، ریبوفلاوین
(riboflavin)، املاح معدنی مانند کلسیم، فسفر، منیزیم،
پروتئین و کربوهیدرات نیز می باشد.
در این مطلب از سایت «Readers digest» به خواص آب لیمو
اشاره خواهیم کرد که خواندن آن می تواند جالب و مفید
باشد.
* مخلوطی از آب لیمو و آب جوش ناراحتی های گوارشی
مانند حالت تهوع، سوزش سردل، نفخ و آروغ زدن را تسکین
می دهد. مصرف منظم آب لیمو به روده ها در دفع موثر
مدفوع کمک می کند.
این میوه نقش تصفیه کننده خون را دارد، یبوست را برطرف
می کند و سکسکه را از بین می برد. به عنوان تقویت
کننده کبد در تولید اسید معده به هنگام هضم غذا عمل می
کند.
میزان خلط دستگاه تنفسی بدن را کاهش می دهد. علاوه بر
آن در از بین بردن سنگ صفرا نقش دارد.
لیمو که ضدعفونی کننده طبیعی به حساب می آید در درمان
مشکلات پوستی موثر است.
ویتامین C موجود در این میوه با جوان سازی پوست از
درون، به چهره نشاط می بخشد، مصرف روزانه آب لیمو به
طور چشمگیری در ظاهر پوست تاثیر می گذارد. این میوه
عملکرد درمانی ضدپیری دارد و چین و چروک و جوش های
سرسیاه را نیز از بین می برد. مالیدن آب لیمو روی قسمت
های سوخته بدن، به مرور زمان لک ها را کم رنگ می کند.
از آن جا که لیمو خنک کننده است، سوزش پوست را کاهش می
دهد.
برای از بین بردن دندان درد، لیموی تازه به دندان
بمالید. خون ریزی لثه را با مالیدن لیموی تازه به لثه
ها بند بیاورید. علاوه بر آن، بوی نامطبوع و بیماری
های دیگر مربوط به دهان را از بین می برد.
لیمو میوه ای است که خاصیت ضدباکتریایی دارد و برای
مقابله با عفونت های گلو، گلودرد و التهاب لوزه بسیار
موثر است.
برای رفع گلودرد، مخلوطی از آب نصف لیمو و یک و نیم
لیوان آب را به طور مرتب غرغره کنید
آب لیمو روند کاهش وزن را سرعت می بخشد. مصرف یک لیوان
آب ولرم حاوی آب لیمو و عسل به صورت ناشتا به افرادی
که قصد کاهش وزن دارند، توصیه می شود.
پتاسیم بالای موجود در آن، تاثیر معجزه آسایی روی
بیماران قلبی دارد. آب لیمو فشار خون بالا، سرگیجه و
حالت تهوع را کنترل می کند و آرامش ذهنی و جسمی به
وجود می آورد. علاوه بر آن استرس و افسردگی را نیز
کاهش می دهد.
آب لیمو بیماری های تنفسی و آسم را درمان می کند.
این میوه که خاصیت ادرارآور دارد، روماتیسم و آرتروز
را درمان می کند و در دفع باکتری و سموم از بدن نقش
دارد.
آب لیمو برای بیماران دارای سرماخوردگی، آنفلوآنزا و
تب مفید است و با افزایش تعریق، تب بدن را کاهش می دهد.
بیماری هایی مانند وبا و مالاریا را با تصفیه خون
درمان می کند.
چه مقدار آب لیمو باید مصرف شود؟
اگر با وضعیت جسمی سالم و ?? کیلو و یا کمتر وزن دارید،
مصرف روزی ? بار آب نصف لیمو در یک لیوان آب توصیه می
شود. به افراد بالای ?? کیلو به جای نصف، آب یک لیمو
توصیه شده است.
  - فشار خون بالا را کنترل می کند:  - برای بیماری روماتیسم مفید است: - کاهش دهنده تب: -درمان گلودرد:  - بیماری های تنفسی را درمان می کند:
?? - تصفیه کننده خون
  برای سلامتی پوست مفید است برای دندان و لثه مفید است - در کاهش وزن موثر است؛



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89/5/5 توسط مایسا | نظر
1) آرنولد بنت:
داستان نویس انگلیسی (????،????) وی برای آنکه ثابت
کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک
لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در
گذشت!

 آگاتوکلس:
خودکامه سراکیوز  در اثر قورت دادن خلال
دندان خفه شد.

آلن پینکرتون
موسس آژانس کارآگاهی آمریکا  هنگام نرمش
صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد
و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

آیزادورا دانکن:
رقاص آمریکایی هنگامی که در اتومبیل بود،
شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش
شکست و خفه شد.

اسکندر کبیر:
پادشاه مقدونی به دنبال دو روز میگساری
و عیاشی در اثر تب درگذشت.

الکساندر:
پادشاه یونان که یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر
عفونت خون در گذشت.

تامس آت وی:
نمایشنامه نویس انگلیسی مرد فقیری بود.
به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و
با آن یک دست گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان
پرکن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!

تامس می:
مورخ انگلیسی که بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد.
جان وینسون:
ماجرا جوی بریتانیا  وی در 72 سالگی از
اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود،
در سرش فرو رفت.

جروم ناپلئون بناپارت:
آخرین بناپارت آمریکایی در سنترال پارک
نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر
زخم های حاصله در گذشت.

جورج دوک کلارنس:
به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.
جیمز داگلاس ارل مورتون:
بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را
به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.

رودولفونی یرو:
ژنرال مکزیکی اسبش در شن روان گرفتار شد
و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به
درون ماسه شد.

زئوکسیس:
نقاش یونان (قرن پنجم ق.م) به تصویری که از یک ساحره
پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد
و مرد!

ژراردونرال:
نویسنده فرانسوی با بند پیشبند، خود را
از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.

فرانسیس بیکن:
براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی گرفتار
شد و درگذشت.

فالک فیتز وارن چهارم:
بارون انگلیسی در بازگشت از یک جنگل،
اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در
درون زره اش خفه شد.

کلادیوس اول:
امپراتور روم  با یک پر آغشته به سم
خفه شد.

کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ
این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به
دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.

گریگوری یفیموویچ راسپوتین:
وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش
کردند.

لایونل جانسن:
شاعر انگلیسی  از روی چهارپایه پشت بار به
زمین افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.

لنگی کالیر:
کلکسیونر آمریکایی  در خانه خود و در تله
ای مهلک درگذشت. تله را برای دستگیری دزدان کار گذاشته
بود.

مارکوس لیسینیوس کراسوس:







سیاستمدار رومی( ???، ?? ق.م) این رهبر بدنام و صراف
رمی به دست سربازان پارتی با ریختن طلای مذاب در حلقش
درگذشت.

هنری اول:
پادشاه انگلیسی (????،????) در اثر افراط در خوردن
مارماهی دچار ناراحتی روده شد و مرد.

یوسف اشماعیلو:
(کشتی گیر ترک) بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته
بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند.


نوشته شده در تاریخ جمعه 89/5/1 توسط مایسا | نظر

http://iranvij.ir/upload/images/b5sxk9rpqfqq4zc9s2y.jpg
محققان می‌گویند
قندها می‌تواند بسیار مضرتر از
چربی‌ها باشد.

چربی‌های غذایی برخلاف آنچه فکر
می‌کنیم منشا چاقی و ابتلا به
امراضی نظیر ناراحتی‌های قلبی‌عروقی
و بیماری‌های حاد نیست بلکه در
حقیقت قندها مسببان اصلی هستند.

در واقع قندها بر انسولین تاثیر
می‌گذارد. قندها میزان انسولین را
افزایش داده و سبب بروز دیابت می‌شوند.
در ضمن قند فعالیت کبد را نیز
افزایش می‌دهد و می‌تواند خطر
ابتلا به بیماری آلزایمر، برخی
سرطان‌ها و بیماری‌های حاد را
افزایش دهد. دلایل علمی زیادی
وجود دارد که اثرات مضر مصرف زیاد
قند و شکر را بر سلامت انسان نشان
می‌ دهد. بسیاری از این شواهد،
علمی و اثبات شده هستند و تردیدی
درباره آن ها وجود ندارد.

موارد زیر فهرستی از اثرات
ناخوشایند مصرف زیاد این دو ماده
مضر، بر سلامت‌ است:

* دستگاه ایمنی
بدن را تضعیف می‌کنند، در نتیجه
دفاع بدن را در مقابل میکروب ها و
عوامل بیماری زا کاهش می‌ دهند.

* خطر بیماری قلبی را افزایش می‌دهند.

* تری‌ گلیسرید خون را بالا می‌برند.

* کلسترول بد خون (LDL) و کل
کلسترول را افزایش می‌دهند.

* کلسترول خوب خون (HDL) را پایین
می‌آورند.

* در جذب کلسیم و منیزیم تداخل
ایجاد می‌کنند. * در ایجاد
استئوپروز (پوکی استخوان) نقش
دارند.

* قند خون را بالا می‌برند، در
نتیجه در ابتلا به دیابت موثرند.

* باعث ابتلا به چاقی می‌شوند.

* موجب پوسیدگی دندان ها می شوند.

* بیماری ‌های لثه را بدتر می‌کنند.

* ترشح اسید معده را افزایش می
دهند.

* خطر بیماری‌ های التهابی روده
را افزایش می دهند.

* با کمبود مس در بدن ارتباط
دارند.

* احتمال چسبندگی پلاکت ‌های خون
به یکدیگر را بالا می‌برند.

* با احتمال افزایش فشار خون،
ارتباط جدی دارند.

* بر کار کلیه‌ ها تاثیر نامطلوبی
دارند، در نتیجه باعث باقی‌ ماندن
مایعات اضافی (ادم) در بدن می‌شوند.

* از علل ایجاد آلرژی غذایی هستند.

* سرعت تشکیل رادیکال‌ های آزاد
در خون را افزایش می دهند.

* میزان چربی کبد را افزایش می
دهند.

* با حالاتی مثل افسردگی،
سردرد(میگرنی)، اضطراب، اختلال
تمرکز و بیش فعالی، خصوصا در
کودکان ارتباط دارند و مقدار
آدرنالین خون کودکان (مرتبط با
اضطراب) را بالا می‌برند.

* حملات افت قند خون را موجب می‌شوند.

* غذای اصلی سلول‌‌های سرطانی در
بدن هستند. هر کدام از موارد بالا،
حاصل سال‌‌ها تحقیقات پزشکی
گوناگون است که قصد دارند باعث
تغییر رفتار هر کدام از ما، برای
حفظ سلامت ‌مان شوند.
 

نوشته شده در تاریخ شنبه 89/4/26 توسط مایسا | نظر

7 نشانه‌ای که دروغگو را لو می‌دهد؟!

دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این 7 نشانه دقت کنید.
آیا می‌دانستید تمام مردم جهان به طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند؟ برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند. آیا دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این 7 نشانه دقت کنید:

1- استرس و عرق کردن
شناخته ‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس می‌شویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است.اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمی‌شوند!

2- صدای خیلی زیر یا خیلی بم
روان‌شناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز براساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

3- سخنان ضد و نقیض
دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

4- میمیک‌های غیرمعمول
پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

5- ژست‌های مخصوص
سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

6- حرف زدن غیر وسواسی
دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.

7- احساسات اغراق‌آمیز
وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه همراه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/4/14 توسط مایسا | نظر
شما می تونید باور کنید؟ من یکی که نمی تونم
در یک پدیده نادر در جهان خروسی در ایالت تاسکنی
ایتالیا در پی حمله یک روباه دچار ترس شد و هم اکنون
تخم می گذارد.

این جوجه خروس که نامش "جیانی" است در اثر حمله یک
روباه به محل زندگی اش دچار ترس شد و هم اکنون تخم می
گذارد.

گفته می شود که این حادثه خارق العاده پس از آنکه
روباه تمام مرغهای اطراف او را کشت برای جیانی رخ داده
است.

جیانی بر روی تخمهایی که می گذارد می نشیند و می خواهد
از آنها جوجه در بیاورد.

بر اساس گزارش سایت اینترنتی اکسپرس در انگلیس،‌ هم
اکنون سازمان کشاورزی و غذای سازمان ملل متحد (FAO) در
حال مطالعه بر روی DNA جیانی است تا علت این تغییر
جنسیت را روشن کند.

پروفسور "دوناتا ماتاسینی" رئیس گروه پژوهشی می گوید:
این خروس- مرغ روز گذشته تحت حفاظت به آزمایشگاههای
کونسدابی در ناپل ایتالیا منتقل شد تا بر روی آن یکسری
آزمایش های رفتاری و ژنتیکی صورت گیرد.




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89/4/3 توسط مایسا | نظر

1 . کنجکاوی را دنبال کنید

من هیچ استعداد خاصی ندارم .فقط عاشق کنجکاوی هستم

چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید ؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد .به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام . شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید ؟

پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.

 

2 .پشتکار گرانبها است

“من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی میگذارم”

تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند.مانند تمبر پستی باشید ؛ مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید .

با پشتکار می توانید به مقصد برسید.

 

3 .تمرکز بر حال

“مردی که بتواند در حالی که دختر زیبایی را می بوسد با ایمنی رانندگی کند ، به بوسه اهمیتی را که سزاوار آن هست نمیدهد “

پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر ? اسب سوار شوی .من دوست داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز .یاد بگیرید که در حال باشید.تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام میدهید.

انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است .

 

4 .تخیل قدرتمند است .

“تخیل همه چیز است .می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود .تخیلی به مراتب از دانش مهم تر است “

آیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید ؟ تخیل از دانش مهم تر است ! تخیل شما پیش نمایش آینده شما است .نشانه واقعی هوش دانش نیست ، تخیل است.

آیا شما هر روز ماهیچه های تخیلتان را تمرین می دهید ؟اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.

 

5.اشتباه کردن

“کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمیگیرد “

هرگز از اشتباه کردن نترسید .اشتباه شکست نیست .اشتباهات شما را بهتر،زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید . قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید .

من این را قبل گفته ام ،و اکنون هم می گویم ، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را ? برابر کنید .

 

6 .زندگی در لحظه

“من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم ،خودش بزودی خواهد آمد”

تنها راه درست آینده شما این است که در “همین لحظه ” باشید .

شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید .،بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است، که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دارید .این تنها زمانی است که اهمیت دارد ، این تنها زمانی است که وجود دارد .

 

7.خلق ارزش

“سعی نکنید موفق شوید ، بلکه سعی کنید با ارزش شوید “

وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید،وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید .اگر شما با ارزش باشید ،موفقیت را جذب می کنید

استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید ، بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد .

تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد .

 

8 .انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید.

“دیوانگی : انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن “

شما نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید ،به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید، و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید.برای اینکه زندگی تان تغیر کند، باید خودتان را تا سر حد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد.

 

9 .دانش از تجربه می آید .

“اطلاعات به معنای دانش نیست . تنها منبع دانش تجربه است “

دانش از تجربه می آید . شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید ، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد .شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید .تکلیف چیست ؟ دنبال کسب تجربه باشید !

وقت خودتون رو صرف یادگرفتن اطلاعات اضافی نکنید .دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید .

 

10 .اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید.

“اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد”

? گام هست که شما باید انجام بدهید .اولین گام این است که شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید ،این یک امر حیاتی است.گام دوم این که شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید .اگر شما بتوانید این 9 گام را انجام دهید موفقیت از آن شما می شود .

 


<      1   2   3      >